loading...
خندهههههههههههههه hd)))
هادی دهقانزاده بازدید : 3 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (1)

۱-یک روز یه مرد می ره ساندویچی میگه آقا لطفا یک نوشابه بده

فروشنده می گه :نوشابه ها گرمند

مرد:اشکال نداره می ریزم تو نعلبکی سرد شه

۲-یه کرم خاکی هشت سال میره باشگاه بدنسازی ورزش می کنه تبدیل به کباب کوبییده میشه

 ۳- روزی مردی می ره به سازمان هواشناسی به رئیس اون جا می گه دست شما درد نکنه دیروز هوا خیلی خوب بود.

۴- مسعود:دعوا کردن واسه من دعواکردن با یه نفر و هزار نفر فرقی نداره

حسام: چطور ممکنه؟

مسعود :چ.ن در دوصورت فرار می کنم!

۵-خانم معلم :وقتی می گویم من زیبا هستم زمان حال است؟

شاگرد:نه حتما گذشته است.

۶-محمد:دوست داری به جای چه کسی بودی؟

مهرداد :به جای تو!

محمد:چرا من؟

مهرداد:تادوست خوب و نازنینی مثل خودم داشتم!

۶-مرد خسیسی در خواب می بیند به یه فقیر کمک کرده از خواب که بلند می شه می گه چه کابوس وحشتناکی!

۷- یه روز مربی بهداشت از علی می پرسه آخرین باری که مسواک زدی کی بود؟

علی:خانم الان زنگ بهداشت است شما سئوال تاریخی می کنید؟

۸-یه روز یه گوسفنده کاغذ می خوره شیر پاکتی می ده!

۹-یک روز یه راننده خلاف می کنه پلیس  جلوش میگیره می گه :کارت ماشین کارت بیمه و گواهینامه راننده می گه   چکار کنم جمله بسازم؟

۱۰-یه روز یه فرغونه می ره بالای پشت بوم بهش می گن بیا پائین می گه تا بهم نگین زانتیا نمی آم پائین؟

 

هادی دهقانزاده بازدید : 1 دوشنبه 30 دی 1392 نظرات (1)

 

بهترین لطیفه ها

 

*یه روز یه گنجشک با یه موتوری تصادف می کنه بی هوش می شه ، وقتی به هوش می یاد می بینه تو قفسه ، می زنه تو سرش و می گه: بیچاره شدم موتوریه مُرد!!

 

*یه روز یه سیر با یه پیاز دعواش می شه سیر میگه: حیف کهع سیرم وگرنه می خوردمت!!

 

 

*به غضنفر می گن : می زاری بچه ات بره دانشگاه؟ می گه : اگه به درسش لطمه نزنه بله!!

 

*غضنفر می ره جلو آینه و چشم هاشو می بنده ، بهش می گن چرا این کار رو می کنی می گه: می خوام ببینم وقتی می خوابم چه شکلی می شم؟!!!

 

*به غضنفر می گن نظرت راجع به ساندویچ چیه ؟ می گه: همون که آخرش مزه ی کاغذ می ده؟!!

 

*غضنفر خودش رو می زنه به کوچه علی چپ ، گم می شه!!

 

*یه نفر یه ماهی زنده دستش بوده داشته با خودش می برده ، دوستش می گه جریان این ماهی ها چیه ؟ می گه : برای شام دارم می برمش خونه. ماهی میگه: خیلی ممنونم من شام خوردم من رو ببر سینما!!!

 

*شبی ملانصردین خواب دید که دارن به او 100 دینار می دهند ولی او اسرار کرد که 200 دینار بدهید در همین حال از خواب پرید و چیزی در دستش ندید، چشمانش را بست و گفت: باشد همان 100 دینار قبول است.!!

 

*غضنفر شیلنگ رو بر می داره و تلویزیون رو آب پاشی می کنه و بعد می گه : مگه نگفتم اینجا فوتبال بازی نکنید؟!!!

 

*روزی راننده کامیون به یه پیچ رسید ، دولا شد و آن را برداشت!!!

 

*یه پرگار قرص اکس می خوره ، مربع می کشه!!

 

*غضنفر می خوره زمین..... هوا می ره نمیدونی تا کجا می ره!!!

 

*غضنفر از خواب می پره پاش می شکنه!!!

 

*به غضنفر می گن بچه ات رو بیشتر دوست داری یا بربری رو ، می گه من رو سر دو راهی قرار ندهید!!!

 

*غضنفر می ره هیئت راش نمی دن ، سال دیگه هیئت می زنه هیچ کس رو راه نمی ده!!!

 

*به غضنفر می گن با ریلکس جمله بساز؛ میگه: رفتم باغ وحش با گوریل عکس گرفتم!!

 

*موشه می خواسته خودکشی کنه وارد داروخانه می شه و می گه: مرگ من دارید؟!!!

 

*یه روز یه جوجه با باباش دعواش می شه می ره بیرون می گه پیشی بیا من رو بخور!!!

 

*به یه نفر می گن: به نظر شما هویج باعث تقویت قوه ی بینایی می شه؟ می گه: بله آخه تا به حال خرگوشی ندیده ام که عینک بزند، تازه باعث تقویت قوه ی شنوایی هم می شود ، خرگوش ها رو دیدی گوش هاشون چه قدر دراز است؟!!

 

*یه روز یه نفر داشته رادیو گوش می داده، رادیو میگه: راه بهارستان به امام حسین (ع) بسته است، راه خیابان .... به اما حسین بسته است... . طرف می گه: بابا بسته است که بسته است حالا چرا انقدر قسم می خوری؟!!!

 

*غضنفر سوار آسانسور می شه می بینه نوشته ظرفیت 12 نفر . با خودش می گه : عجب بدبختی ، حالا 11 نفر دیگه از کجا پیدا کنم بیارم؟!!

 

*به غضنفر می گن: جسم شفاف چیه؟ می گه: جسمی که بشه از این طرف اون طرفش رو ببینی. می گن : آفرین ؛ یه مثال بزن. میگه: نردبان.!!!

 

*به غضنفر می گن : چرا مشکی پوشیدی ؟ می گه : بابام مرده. میگن: چرا اینقدر پاره پورست؟ میگه: خدابیامرز نمی زاشت خاکش کنم که.!!

 

*یارو ماشینش تو برف گیر میکنه، زنجیر نداشته سینه می زنه!!!

 

*غضنفر یه چراغ جادو پیدا می کنه ، دست میکشه ، غوله میاد میگه: سه تا آرزو کن. می گه: اول : یک ماکسیما می خوام . دوم: یه ماکسیما می خوام . سوم : یه ماکسیما می خوام. غوله می گه: چرا ستا ماکسیما با هم؟ می گه: می خوام بفروشم و یه الگانس بخرم.!!!

 

*غضنفر کلیدش رو تو ماشین جا میزاره تا بره کلید ساز بیاره ، زن و بچه اش سه ساعت تو ماشین گیر می کنند.!!

 

*گوسفنده قرص اکس می خوره می ره لب جاده و می گه: کشتارگاه!!!

 

 

*یه نفر می ره عروسی بعد که میاد بیرون می بینه کفشاش نیست ، با خودش می گه : سه تا حالت داره: نیومدم ، اومدم و رفتم ، بدون کفش اومدم ،بعداً می یام!!!!

 

*یه روز سه نفر داشتن به هم دیگه پز می دادن : اولی می گه : پسر من آر دی گرفته . دومی می گه این که چیزی نیست پسر من بی ام وه گرفته. سومی یه کم فکر می کنه و می گه: پسر من اچ آی وی گرفته!!!

 

*یه روز یه هزار پا می ره خواستگاری یه مورچه ، به مورچه می گه : با من ازدواج می کنی ؟ _مورچه می گه: کی حال داره هر شب هزار جفت جوراب بشوره!!!

 

*یه نفر یه رادیو می خره ، روشنش می کنه می بینه خرابه ، بازش می کنه می بینه یه مگس توش مرده ، با خودش می گه ای بابا این که خوانندش مرده!!!!

 

*یه روز دو نفر رو دستگیر می کنن می برن کلانتری ، از اولی می پرسن اسمت چیه ؟  می گه: فری ، می زنه توگوشش و می گه اسمت رو درست بگو ، از دومی می پرسن اسمت چیه ؟ طرف که ترسیده بوده اسمش قلی بوده میگه : قُلِیدون!!!

 

*از یه نفر می پرسن دو دوتا چند تا می شه ؟

می گه : چهار تا. چهار تا گردو بهش جایزه می دن . فرداش می یان می پرسن : دو دوتا چند تا می شه؟ می گه : یک میلیارد!!!!

 

*معلم: بنویس یازده .

 دانش آموز بعد از چند لحظه فکر کردن : آقا من عدد یک اولش رو نوشتم ولی نمی دونم یک دومی را سمت چپش بزارم یا راست!!!!

 

*معلم: بگو ببینم ، عدد سی و سه رو چه طوری می نویسند؟

دانش آموز : یک عدد سه می نویسند و بعد یک تشدید روی آن می گذارند.

 

*دو خرس قطبی در کویر راه می رفتند . اولی به دومی می گه: زمستان های این جا باید با برف و یخبندان شدیدی همراه باشه.

دومی می گه: از کجا به این نتیجه رسیدی؟

اولی می گه:مگر نمی بینی از حالا همه جا رو شن پاشیدند!!!!

 

*اولی: تاحالا موز خوردی؟

دومی : همون که هسته اش درازه؟

 

*اولی: به آدمی که نه کمرو باشه نه پر رو چی می گن؟

دومی: می گن نیمرو!!!

 

*یه نفر می ره خواستگاری بهش می گن زن که نداری؟

می گه : به جون دوتا بچه هام زن ندارم.

 

*یه روز آقایی به رستوران می ره:

مهمان دار می پرسه : چی میل دارید؟

مشتری می گه: فعلاً یه نوشابه.

مهمان دار می گه: نوشابه هامون گرم اند.

مشتری می گه: اشکالی نداره می ریزم تو نعلبکی !!!

 

*مردی پیش دکتر رفت و گفت: دکتر به دادم برسید ، از صبح تا حالا نمی تونم کمرم را  راست کنم. دکتر باتعجّب به مرد نگاهی کرد و گفت: باید هم نتونی چون دکمه ی پیراهنت رو به شلوارت وصل کردی!!!

 

*یه روز از یه پیر زنه که 99 تا بچه داشته می پرسن: چرا یک بچه ی دیگه نمی یاری که بشه 100 تا؟

می گه: فرزند کمتر ، زندگی بهتر!!!!

 

*اولی : می دونی بزرگ ترین آرزوی جوجه تیغی چیه؟ دومی: نه . اولی: این که یکی بغلش کنه.

 

*یارو تو اتوبان می رفته و با رادیو پیام گوش می داده. رادیو میگه: یه احمق داره تو  اتوبان خلاف جهت میره . یارو همین طور که رانندگی می کرده می گه: بابا یکی نیست خِیلیَن!!!!

 

*دکتر برای تست کردن سه تا دیونه یه سیب می زاره روی میز و میگه : هر کس اسم این میوه رو درست بگه آزادش می کنم. اولی میگه: انگور. دومی می گه:چغندر. سومی می گه: سیب . سومی رو آزادش می کنن . وقتی به محوطه ی تیمارستان می رسه میگه : سرتون کلاه گذاشتم اون خیار بود!!!

 

*غضنفر بعد از دوسال چیدن یک پازل رو تموم می کنه بهش می گن: فکر نمی کنی خیلی طول کشید ؟ میگه: نه تازه رو پازل نوشته بود برای 3 تا 5 سال!!!

*به غضنفر می گن چند تا حیوان نام ببر که پرواز کنه . میگه : کبوتر ، کلاغ ، خر. می گن خر که پرواز نمی کنه. می گه : خره دیگه یه دفعه دیدی پرواز کرد!!!

 

*میخ میره عروسی انقدر غر میده تا پیچ می شه!!

 

هادی دهقانزاده بازدید : 3 دوشنبه 30 دی 1392 نظرات (1)

 

نیشخند بنده خدا خسیس قله اورست رو فتح می‌کنه، ازش می‌پرسن: انگیزه‌ات چی بود؟ میگه: خدا خفه‌اش کنه اونی رو که گفت: اون بالا نذری میدن !!

 

خنده بنده خدا خسیس سوار تاکسی میشه. موقع پیاده شدن راننده بهش میگه: پول خرد ندارم. بنده خدا خسیس میگه: به جاش برام بوق بزن!

 

لبخند یک بنده خدا خسیس میمره رو قبرش مینویسن من مردم ولی مغازه باز است !

 

خنده خسیس ها  رو از چهار تا چیز میشه شناخت:۱- همشون زیرشلواری آبی راه راه دارن
2 هر قلوپ نوشابه که می‌خورن به شیشه نگاه می‌کنن ببینن تا کجاش رفته  !
3 جلوی در وامیستن و به جای اینکه بگن بفرمایین تو، میگن حالا چرا نمیان تو؟
4 بستنی لیوانی که می‌خورن حتما درش رو می‌لیسن!!

 

چشمک یه روز یه خسیس خواب می بینه به یه فقیر ۱۰۰۰ تومان پول داده . وقتی از خواب بلند می شه میگه: وای عجب کابوسی بود!

 

نیشخنداز بچه ی یه خسیس می پرسن : وقتی می روی سر یخچال چی می خوری؟ میگه: کتک!

 

خندهتوی شهر خسیس ها قیمت بلیط اتوبوس از ۲۵ تومان به ۵ تومان می رسه. همه اعتراض می کنند. ازشون می پرسن : چرا اعتراض می کنید ؟ می گن: ما تابه حال وقتی پیاده روی می کردیم ۲۵ تومان به نفع مان می شد ولی حالا فقط ۵ تومان به نفع ما می شه!!

 

 

نیشخند از غضنفر می پرسن چه جوری بستنی کیم می خوری؟ می گه می ذارمش لای نون، سیخشو می کشم بیرون!

 

 

چشمک غضنفر زنش رو بدجوری می زده ؛ از پرسیدن : چی کار کرده که می زنیش؟ می گه: اگه می دونستم که می کشتمش!!

 

 

لبخند غضنفر با کلید گوشش رو تمیز می کرده؛ گردنش قفل می کنه!!

 

 

نیشخند به غضنفر می گن: فهمیدی زلزله اومد؟ گفت: نه من رو اون ور بود.!!

 

 

چشمک غضنفر می ره عروسی ‌‌‌؛ تو عروسی برف شادی می زنن ؛ سرما می خوره!!

 

 

لبخند غضنفر پول می اندازه توی صندوق صدقات بعد سوارش می شه!!

 

 

نیشخند غضنفر دکتر می شه، یه قرص به مریضش می ده می گه : یکی قبل از خواب بخور یکی بعد از خواب!!

 

 

چشمک به غضنفر می گن: شنیدی آدم شدی؟ می گه: نامردا شایعه کردن!!

 

 

لبخند به غضنف می گن: یه میوه ی آبدار و خوش مزه و شیرین نام ببر. می گه: خیار ! می گن: خیار کجاش شیرین و آبداره؟ غضنفر میگه: یه بار که با چایی شرین بخوری نظرت عوض میشه!!

 

 

نیشخند به غضنفر می گن: اگه سردت بشه چه کار می کنی؟ می گه: می رم نزدیک بخاری. میگن: اگه خیلی سردت بشه چی ؟ میگه: به بخاری می چسبم . میگن : اگه خیلی خیلی خیلی سردت بشه چی؟ میگه : حوب معلومه ، بخاری رو روشن می کنم.!!

 

 چشمکغضنفر به دوستش می گه: می دونستی آب سه تا جن داره؟ دوستش: نه اسمش چیه؟ غضنفر : یکی اکسی جن و دو تا هیدرو جن.!!

 

چشمک غضنفر از دوستش  پرسید: تو کجا بدنیا اومدی؟ میگه: تو بی مارستان. غضنفر می گه: وای ، مگه مریض بودی؟

 

 نیشخنداز غضنفر می پرسن  : سخت ترین کار چیه ؟ میگه: نمک تو نمکدون ریختن. می گن: چرا ؟ می گه: چون سوراخ هاش خیلی ریزه!!

 

لبخند پدر : پسرم هروقت من رو اذیت می کنی یکی از موهای سرم سفید می شه. پسر : پس برای همینه که بابا بزرگ تمام موهای سرش سفید شده؟!!

 

لبخند یه نفز سوار اتوبوس می شه، اتوبوس شلوغ بوده ، به نفر جلویی که مرد چاغی هم بوده می گه : آقا اینقدر هُل نده. طرف می گه: هل نمیدم ، رازم نفس می کشم.!!

 

لبخند غضنفر یه تیکه یخ رو گرفته بود دستش و نگاش  می کرد، دوستش گفت: چی رو داری نگاه می کنی ؟ غضنفر گفت: داره ازش آب می چکه ولی نمی دونم کجاش سوراخه!!

 

لبخند غضنفر تلفن همراه می خره ، صفرش رو می بنده!!

 

لبخند یه آدم خسیس جوهر خودکارش تموم می شه ، ترک تحصیل می کنه!!

 

لبخند به یه نفر می گن: پاشو سحره ، میگه: بهش بگو خودم فردا بهش زنگ میزنم.!!

 

لبخند غضنفر برف پاک کن ماشینش رو می زنه، هیپنوتیزم می شه!!

 

لبخند غضنفر دفتر خاطراتش پر می شه ، می ندازتش دور!!

 

لبخند به غضنفر می گن: کامپیوتر بلدی ؟ میگه: تا حدی. میگن: بیا روشنش کن. می گه: دیگه نه تا اون حد.

 

لبخند غضنفر داشته با دوستش احوال پرسی می کرده، میگه : حالا ما تلفن نداریم ، شما نباید یه زنگ به ما بزنید؟!!

 

لبخند غضنفر با کت و شلوار ورزشی تو خونش نشسته بود . بهش گفتن: چرا کت پوشیدی؟ میگه: آخه شاید مهمون بیاد. میگن : خوب چرا زیر شلواری پوشیدی ؟ می گه : خوب شاید هم نیاد.

خنده
لطفاً نظر بدهید

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    شما کدام تیم زی رادوست دارید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 4
  • بازدید کلی : 50